نحوه مدیریت ریسک و پول در Pocket Option
- زبان
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
دو طرف موفقیت در تجارت
دو عنصر حیاتی برای موفقیت تجارت وجود دارد که عبارتند از ایجاد بازده مثبت و مدیریت ریسک. این دو بسیار به هم مرتبط هستند، زیرا بازده مثبت ریسک را کاهش میدهد و کاهش ریسک بازده مثبت را افزایش میدهد، اما برای دستیابی به موفقیت در تجارت، باید از هر دو به طور مستقل مراقبت کنیم.
معامله گران جدید و بسیاری از معامله گران نه چندان جدید نیز تمایل دارند تقریباً به طور انحصاری بر روی ایجاد بازده تمرکز کنند، که ما آن را سمت بالا معامله می نامیم، و اگر هیچ توجهی به جنبه های منفی بالقوه آن نداشته باشیم، خطر تماس
مدیریت ریسک با گزینههای باینری، اگر ریسک خود را به درستی مدیریت نکنیم، کافی نیست که برنامهای ارائه کنیم که بازدهی مثبت ایجاد کند. ما مطمئناً باید یک برنامه و سبک معاملاتی طراحی کنیم که انتظارات مثبتی را برای ما ایجاد کند، و بدون این، ما به مرور زمان از دست خواهیم داد، اما در طول مسیر باید به اصطلاح دفاع نیز بازی کنیم. و از حساب ما محافظت کنید.
یک مثال خوب برای نشان دادن اهمیت مدیریت ریسک، مقایسه معامله گرانی است که محصولات با اهرم بالا را با تلاش برای انجام آن با چارچوب های زمانی فراتر از کوتاه مدت معامله می کنند. یک معامله گر ممکن است به دنبال گرفتن حرکات 0.1٪ باشد و از اهرم 30:1 استفاده کند، جایی که ما به دنبال بازدهی 3٪ از معامله هستیم و شاید یک سوم این یا 1٪ را به خطر بیندازیم.
اگر معامله علیه ما 0.03٪ حرکت کند، ما از آن خارج شده ایم، زیرا این بزرگترین حرکتی است که می توانیم با خیال راحت انجام دهیم، حتی اگر در معاملات بسیار ماهر باشیم. اگر در عوض تصمیم بگیریم از این استراتژی برای معامله موقعیت های چند روزه استفاده کنیم، بدون این محافظت، موقعیت ما به راحتی می تواند تا 3 درصد بر علیه ما باشد.
برای جبران این ضرر، 30 معامله موفق لازم است، و هرگز نمیخواهیم خود را در موقعیتی قرار دهیم که برای جبران یک بازنده، به تعداد زیادی معاملات برنده نیاز باشد. با این حال، بسیار بدتر، ما تمام پول حساب خود را با این یک ضرر از دست داده ایم، و تا زمانی که وجوه بیشتری را واریز نکنیم، معامله دیگری در حساب ما وجود نخواهد داشت.
در حالی که فقط یک احمق کل موجودی حساب خود را در معرض خطر قرار می دهد، جایی که حتی نوسانات معمولی ما را از بین می برد، برخی از معامله گران وجود دارند که به شدت از ریسک غفلت می کنند، از توقف استفاده نمی کنند و به شدت به از دست دادن موقعیت ها به دلیل امید محض تا زمانی که مارجین فرا نمی رسد، از دست می دهند. .
فراخوانهای مارجین در واقع آنقدرها هم غیرمعمول نیستند و به این معنی هستند که شما اساساً حساب خود را منفجر کردهاید و حتی ممکن است در نهایت به پول دلالی بیش از آنچه قبل از معامله وجود داشت، بدهکار باشید.
صرف نظر از آنچه در حال معامله هستیم، از محصولات با اهرم بالا گرفته تا سرمایه گذاری بلندمدت، مدیریت ریسک باید نقشی محوری در مدیریت حساب های ما ایفا کند، در غیر این صورت ممکن است دچار مشکل جدی شویم.
مدیریت ریسک با معاملات باینری آپشن
معاملات باینری آپشن مدیریت چندین چیز مهم را آسان تر می کند و این یک مزیت بزرگ برای معامله گران جدیدتر و کم تجربه یا موفق است و یکی از این عناصر کلیدی که ساده شده است مدیریت ریسک است.
این به این معنا نیست که هنگام معامله باینری آپشن، نیازی به مدیریت ریسک نداشته باشیم، یا کمتر نگران آن باشیم، زیرا میتوانیم به راحتی تمام پول خود را با گزینههای باینری از دست بدهیم، بلکه مدیریت ریسک با این نوع معاملات است. خیلی راحت تر است
چالش برانگیزترین بخش مدیریت ریسک برای بسیاری از معامله گران این است که بفهمند چگونه ریسک خود را با سودآوری متعادل کنیم. هر چه به دنبال بازدهی بالاتری باشیم، باید ریسک بیشتری را در معامله بپذیریم، زیرا سود بیشتر مستلزم آن است که مایل به انجام حرکات بزرگتر علیه خود باشیم و حرکات بزرگتر علیه ما به معنای قرار گرفتن در معرض ضررهای بزرگتر است.
گزینه های باینری هم ریسک و هم بازده را در معاملات تعریف می کنند و هر دو قبل از ورود به معامله کاملاً شناخته شده هستند. شما یا مبلغی را که برای گزینه پرداخت کردهاید از دست میدهید یا مبلغ مشخصی را به دست میآورید که در صورت رسیدن به هدف، گزینه پرداخت میکند، و چیزی در این بین وجود ندارد، هیچ منطقه خاکستری برای نگرانی وجود ندارد.
تعریف ریسک واقعاً کارها را ساده میکند، و در حالی که میتوانیم ریسک خود را در هر معاملهای با تعیین حداکثر مقداری که در یک معامله از دست میدهیم و یک حد ضرر برای آن قرار دهیم، تعریف کنیم، استاپ ضرر فقط زمانی کار میکند که بازار باز باشد. و هرکسی که در زمان بسته شدن بازارها موقعیت داشته باشد، نمیتواند از این نوع حفاظت به طور کامل استفاده کند.
به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران هرگز در طول ساعات بازار بسته موقعیتی را حفظ نمی کنند، زیرا در عوض تصمیم می گیرند ریسک خود را مدیریت کنند و این زمان ها را بسیار پرخطر می دانند. این بدان معنا نیست که انجام این کار نامطلوب است، اما ما باید این ریسک اضافی را به روش دیگری مدیریت کنیم، شاید با معامله کوچکتر یا کوتاه کردن موقعیت های نزدیک به زنگ، حداقل اگر می خواهیم ریسک را مدیریت کنیم. به درستی که است.
معامله گران باینری آپشن هرگز نباید نگران چنین چیزهایی باشند و پس از ورود به معامله باینری آپشن اصلاً نیازی به تصمیم گیری نیست. برای کسانی که با مبارزاتی که بسیاری از معاملهگران از سر میگذرانند و اشتباهات بزرگی که میتوانند در معاملات مرتکب شوند، آشنا هستند، بهویژه با پذیرش ریسک بیش از حد در معاملهای که پتانسیل سود آن منطقی به نظر میرسد، متوجه خواهند شد که چقدر بزرگ است. ریسک تعریف شده معامله در یک معامله می تواند باشد.
اگر بهعنوان مثال به دنبال کسب 50 سنت در معاملات سهام هستیم و در حال از دست دادن موقعیتهایی هستیم که بیشتر یا حتی بیشتر از اینها بر علیه ما هستند، فقط درخواست دردسر میکنیم و آن مشکل پیش خواهد آمد. شما اغلب در مورد نیاز به نسبت پاداش ریسک 3:1 می خوانید، به این معنی که شما به پتانسیل نیاز دارید و باید برای بدست آوردن سه برابر مبلغی که در یک معامله ریسک می کنید، تلاش کنید، و اینکه آیا این نسبت ایده آل است یا خیر، ما باید به این موارد توجه کرد
نسبت پاداش ریسک در گزینه های باینری به دلیل ماهیت آنها کمتر از 1:1 است، و اگرچه ممکن است این نسبت نسبت به نسبت بالاتری از بازده ریسک کمتر ایده آل باشد، اما برای به نتیجه رساندن درست نیاز به مهارت و دانش واقعی است.
حداقل معاملهگران گزینههای باینری خود را در معرض بازده منفی شدید نسبتهای ریسکی قرار نمیدهند که بسیاری از معاملهگران کمتر ماهر بر عهده میگیرند، جایی که آنها برای به دست آوردن مقادیر کمتری که در واقع نسخهای برای فاجعه است، مقادیر بسیار بیشتری را به خطر میاندازند.
در حالی که معاملهگران خوب ضررهای خود را محدود میکنند و اجازه میدهند سودشان ادامه پیدا کند، معاملهگران فقیر اغلب سود خود را محدود میکنند و زمانی که مقدار کمی به دست میآیند خارج میشوند و نمیخواهند آن را از دست بدهند، در حالی که در پایان بازنده، مدت بیشتری از معاملات خود ادامه میدهند. باید و در نهایت به این طریق حساب های خود را وارد زمین می کنند.
با این حال، هیچ کدام از اینها در معاملات باینری آپشن وجود ندارد و در حالی که هنوز می توانید به خود آسیب برسانید، انجام این کار به اندازه سایر اشکال معامله آسان نیست. البته، زمانی که فرد یاد می گیرد نسبت پاداش به ریسک را به خوبی مدیریت کند، این دیگر نگران کننده نیست، اما سفر به آنجا می تواند بسیار گران باشد.
نحوه مدیریت ریسک با معاملات باینری آپشن
اولین چیزی که باید به آن نگاه کنیم و در واقع وقتی به دنبال مدیریت ریسک معاملاتی هستیم، بازده مورد انتظار ما چقدر است.
اگر کسی انتظار منفی داشته باشد، میتوان گفت که این فرد به هیچ وجه نباید با پول واقعی معامله کند، حداقل تا زمانی که به نقطهای برسد که انتظاراتش مثبت باشد یا حداقل یک انتظار معقول از آن وجود داشته باشد. نتایج قبلی
وقتی شروع به معامله با گزینه های باینری می کنیم، می توانیم فرض کنیم که مزیت معاملاتی نداریم، انتظار مثبتی از معامله، تا زمانی که خلاف آن را نشان دهیم. به همین دلیل است که تجارت با یک حساب شبیه سازی شده روی یک پلت فرم نرم افزار واقعی که در آن همه چیز مشابه با چیز واقعی است بسیار مهم است.
اگر این کار را انجام ندهیم، تازه شروع به قمار کردهایم، و مگر اینکه پول کافی برای جبران ضررهای خود نداشته باشیم، زیرا به دنبال این هستیم که همه اینها را آنقدر خوب بفهمیم که سودآور باشیم، فقط به دردسر میرویم. حتی اگر پولی برای دمیدن داشته باشیم، باید از خود بپرسیم که آیا ارزش کافی از این رویکرد به دست می آوریم یا نه، شاید سرگرم شدن به اندازه کافی با پول واقعاً برای ما چندان معنی نداشته باشد و داشتن چیزهای بیشتری از کجا آمده است.
بنابراین اولین و مهمترین مؤلفه موفقیت با گزینه های باینری در وهله اول سودآور شدن است، جایی که ما سودهایی داریم که باید با مدیریت ریسک از آنها محافظت کنیم. قبل از آن، ما با محدود کردن زیانهایمان تا جایی که میتوانیم از خود محافظت میکنیم و زمانی که به طور کلی هیچ سودی وجود ندارد، ضرر را محدود میکنیم.
تنها یک جزء برای مدیریت ریسک در معاملات باینری آپشن وجود دارد و آن اندازه ریسک است. این یک چیز زیبا برای معامله گران جدیدتر یا کمتر ماهر است زیرا اندازه تجارت تنها یکی از چندین چیز است که معامله گران هنگام مدیریت ریسک باید مدیریت کنند و همچنین ساده ترین آنها است.
قبل از اینکه دلیل خوبی داشته باشیم که فکر کنیم پول بیشتری نسبت به از دست دادن گزینه های باینری معامله می کنیم، باید اندازه معامله خود را تا حد امکان پایین نگه داریم، ترجیحاً از پول بازی استفاده کنیم.
وقتی به نقطهای رسیدیم که احساس کردیم میتوانیم با پول واقعی به این موضوع بپردازیم، که واقعاً باید زمانی باشد که نشان داده باشیم میتوانیم با پول بازی درآمد کسب کنیم، باید نزدیک به پول پرداخت کنیم. به اندازه موقعیت های خود توجه کنید تا مبادا ریسک را به درستی مدیریت نکنیم و حساب های خود را خراب نکنیم یا حتی خراب نشویم.
گرایش طبیعی معامله گران به دلیل نداشتن درک زیادی از مدیریت ریسک، انجام معاملات بسیار بزرگ است. یک معامله گر جدید ممکن است 10٪ از موجودی حساب خود را در هر معامله به خطر بیاندازد، در حالی که یک معامله گر باتجربه و موفق ممکن است فقط 1٪ ریسک کند، حتی اگر برنامه معاملاتی آنها بسیار بهتر و اثبات شده تر باشد.
همه اینها به ریاضیات و آمار مربوط می شود و معامله گران خوب مزیت آنها را می دانند و از آنجا به دنبال این هستند که کاهش های خود را که از توزیع تصادفی احتمالات به سطح قابل مدیریتی می رسد حفظ کنند. به همین دلیل است که آنها همچنان در حال تجارت و کسب درآمد هستند، در حالی که شخص دیگری که ممکن است در تجارت خوب باشد اما به اندازه کافی ریسک را مدیریت نمی کند، ممکن است چنین نباشد.
هرکسی میتواند به نقطهای برسد که ده معامله یا بیشتر از آن عقب باشد، مهم نیست چقدر خوب هستید، و ما باید از خود بپرسیم که وقتی این اتفاق بیفتد، در چه وضعیتی خواهیم بود. اگر در هر معامله 10 درصد ریسک کنیم، این ما را از بین می برد، اما اگر فقط 1 درصد معامله کنیم، این کاهش به 10 درصد قابل کنترل نگه می دارد.
به همین دلیل است که معاملهگران باینری آپشن باتجربه به شما میگویند که در هر معامله بیش از 1 تا 2 درصد ریسک نکنید، و 2 درصد برای معاملهگران گزینههای باینری بسیار ماهر بیشتر است، و حتی در این صورت، ریسک در اینجا ممکن است برای معاملهگران بسیار خوب هم بسیار زیاد باشد. . با این حال، 1٪ برای هر کسی منطقی تر است، و به خصوص اگر در این بازی جدیدتر هستید و کاملاً مطمئن نیستید که هنوز همه چیز را فهمیده اید.
این بخشی است که بسیاری از معاملهگران گزینههای باینری جدیدتر آن را خراب میکنند، و اغلب میبینید که آنها در هر معامله 5% یا بیشتر ریسک میکنند، و این ایده بدی برای بهترین معاملهگران است، زیرا ریسک را به اندازه کافی مدیریت نمیکند. مهم نیست چقدر خوب باشی
معامله گران باینری آپشن با معقول نگه داشتن اندازه معاملات حداقل می توانند محیطی ایجاد کنند که در مسیر موفقیتی که به دنبال آن هستند، حداقل به خود آسیب نرسانند.
- زبان
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-